جهاني شدن در روابط عمومي
برخورد دو دیدگاه برای برگزاری یک اجلاس جهانی سران باید در نظر داشت که در طول سه دهه آخر قرن بیستم، دو طرز فکر متعارض در جریان گردهمایی ها و فعالیت های سازمان ملل متحد با هم برخورد داشتند و به علل مختلف، تنها در چند فرصت خاص، امکان ارتباط با یکدیگر را به دست آوردند. گزارش «کمیسیون مک براید» موضوع های مربوط به ارتباطات دور را پوشش داده بود و ضمن آن، درباره مباحثه های جاری راجع به نقش اطلاعات و معرفت ها در جامعه معاصر نيز اشارات و ارجاعاتي ارايه كرده بود. مهمتر و پرمعناتر آن كه خود «اتحاديه بينالمللي ارتباطات دور» هم در سال 1984 با انتشار گزارش « كميسيون مستقل توسعه ارتباطات دور در سراسر جهان»، تحت عنوان «حلقه گمشده Missing Link»، در نتيجهگيري از مباحث مربوط به اين ارتباطات در سالهاي آغاز دهه 1980، نقش مهمي ايفا نموده بود. اين گزارش كه به سرپرستي «دونالد مبتلاند» رييس انگليسي كميسيون مذكور تهيه و تدوين شده بود، در شكلگيري طرز تفكر مربوط به ارتباطات دور، درست پيش از آنكه الگوي نوآزاديگراي جهانيسازي تكنولوژيهاي اطلاعات و ارتباطات به كار گرفته شود، تاثيرات فراوان گذاشت. بسياري از پيشنهادهاي مندرج در اين گزارش، با پيشنهادهاي ارايه شده در گزارش « كميسيون مكبرايد» هماهنگي داشتند. يكي از پيشنهادهاي بسيار مهم آن، اختصاص بخشي از درآمدهاي ناشي از ارتباطات دور جهاني براي توسعه شبكههاي ارتباطي كشورهاي فقير بود. اما اين پيشنهاد، به سبب دگرگوني فضاي فعاليتهاي «اتحاديه بينالمللي ارتباطات دور» هرگز به مورد اجرا درنيامد. بر اثر اين دگرگوني، اتحاديه مذكور اجراي اينگونه پيشنهادها را از برنامه كارهاي جاري خود خارج كرد و پس از آن نيز ديگر اين پيشنهاد طرف توجه قرار نگرفت و حتي در جريان تدارك دستور كار «اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي»، به خصوص در مباحثههاي مربوط به تاسيس «صندوق ديجيتال» (Digital Solidarity Fund) در اين اجلاس، به آن اشاره نشد. يك دهه پس از انتشار گزارش «كميسيون مبتلاند»، يونسكو با پشتيباني دبيرخانه سازمان ملل متحد، به ايجاد «كميسيون جهاني مربوط به فرهنگ و توسعه» (International Communication on Culture and Development) دست زد. اين كميسيون كه بر اساس ديدگاه «گوناگوني فرهنگي» طرف توجه قرار گرفته بود، تحت رياست «خاوير پرز دكوئيار»، دبير كل پيشين سازمان ملل متحد، تشكيل گرديد. در گزارش كميسيون اخير كه در سال 1995 با عنوان «گوناگوني فرهنگي خلاق ما» (Divversity our Creative Cultural) انتشار يافت، چندين فصل به موضوعهاي مربوط به رسانهها و از جمله چگونگي افزايش توانمنديهاي رسانهها براي پشتيباني از گوناگوني فرهنگي و گفتمان دموكراتيك اختصاص يافته بودند. همچنين در گزارش ياد شده، به تمركز اقتصادي رسانهها، ظهور يك «فضاي عمومي جهاني» و حمايت از تكثير منابع ارتباطي و خبري، و از جمله رسانههاي خدمات عمومي بينالمللي، توجه فراوان مبذول شده بود. در ميان مطالب توجيهي پيشنهادهاي «كميسيون جهاني مربوط به فرهنگ و توسعه»، درباره يكي از آنها چنين آمده است: زماني ممكن است فرا رسد كه صاحبان موسسات تجارتي راديوها و تلويزيونهاي ماهوارهاي منطقهاي يا بينالمللي كه اكنون از امكانات مشترك جهاني به طور مجاني استفاده ميكنند، به تامين مالي يك نظام رسانهاي كثرتگرا كمك نمايند. اين درآمدهاي جديد را ميتوان به منظور برنامهسازيهاي تناوبآميز براي توزيع بينالمللي سرمايهگذاري كرد.
در كنفرانس جهاني سياستهاي فرهنگي كه پس از گذشت بيش از دو سال از انتشار گزارش مذكور، در سال 1998 از سوي يونسكو در استكهلم، پايتخت سوئد، تشكيل شد، موضوعهاي پيشنهاد شده در اين گزارش مورد بررسي قرار گرفت. اما فضاي محيط بين المللي به گونهاي بود كه پيشنهاد مربوط به پرداخت كمك مالي از سوي موسسات تجارتي راديويي و تلويزيوني ماهوارهاي، در طرح «برنامه عمل» كنفرانس جهاني اخير پيشبيني نگرديد و به جاي آن، يك پيشنهاد مبهم كه معناي مشخص طرف توجه كميسيون جهاني فرهنگ و توسعه را در بر نداشت، ارايه شد. در عين حال، 140 كشوري كه در كنفرانس جهاني استكهلم درباره موضوعهاي رسانهاي به بحث و گفت پرداخته بودند، به رغم ابهامهاي موجود در طرز ارايه درخواستها و پيشنهادهاي آنها، به اين واقعيت توجه يافتند كه براي تامين گوناگوني رسانه اي بايد اقدامات موثري انجام شوند. لازم به يادآوري است كه مدتي پيش از برگزاري كنفرانس جهاني اخير درباره سياستهاي فرهنگي، با توجه به تجربيات قبلي و تصميمگيريهاي جديد يونسكو چنين به نظر ميرسيد كه اين سازمان تخصصي ملل متحد، به زودي ماموريت برگزاري يك كنفرانس عالي جهاني درباره ارتباطات و اطلاعات را به عهده خواهد گرفت. شوراي اجرايي يونسكو در اوت 1996، ضمن بررسي درباره « چالشهاي بزرگراههاي اطلاعاتي»، ضرورت برنامهريزي راجع به تدارك يك كنفرانس عالي براي تبادل نظر جهاني درباره نقش اطلاعات و ارتباطات در توسعه را كه برگزاري آن براي سال 1998 پيشبيني شده بود، مورد توجه قرار داده بود. شوراي مذكور در مورد هدف اين كنفرانس چنين تصميم گرفته بود: كنفرانس مورد نظر، با توجه به نقش خاص وسايل و تكنولوژيهاي اطلاعات و ارتباطات در توسعه كشورها، مي تواند به پيشبرد هدفهاي توسعه كمك موثر به عمل آورد و براي تمام علاقهمندان به همكاري براي تحقق يك توافق بين المللي در زمينه كاربردهاي توسعه بخش اطلاعات و ارتباطات، مجمع مباحثهاي مناسبي فراهم سازد...
در ماه نوامبر همان سال نيز شوراي اجرايي يونسكو درباره « كنفرانس مربوط به نقش اطلاعات و ارتباطات در توسعه كشورها نكات زير را مورد تاكيد قرار داده بود: شوراي اجرايي. به دنبال مشورتها و تبادل نظرهاي دو سال اخير، پيشنهاد برگزاري يك «كنفرانس مربوط به اطلاعات و ارتباطات براي توسعه» را كه قرار است با همكاري ساير نهادهاي صلاحيتدار و ذينفع ملل متحد در اين زمينه ترتيب داده شود، با نظر مساعد ميپذيرد و موافقت ميكند كه منابع مالي ضروري براي تشكيل اين كنفرانس، از طريق يونسكو و سازمانهاي ديگر مشاركتكننده در برگزاري آن تامين شوند...
بايد در نظر داشت كه با وجود كوششهاي يونسكو براي برگزاري كنفرانس جهاني مذكور، مدتي بعد اين سازمان از تشكيل آن منصرف گرديد و از آن زمان تاكنون هرگز علت انصراف آن در اينباره به طور علني مشخص نشده است. مخصوصاً كه در آن هنگام دولت ايالات متحده آمريكا هم هنوز به يونسكو باز نگشته بود و بنابراين، امكان مخالفت اين كشور با برگزاري چنين كنفرانسي، نمي توانست مطرح باشد. علاوه بر آشكار نشدن علل عدم برگزاري كنفرانس جهاني ياد شده از سوي يونسكو، موضوع عدم مشاركت مستقيم اين سازمان در كنار «اتحاديه بينالمللي ارتباطات دور» براي تدارك و برگزاري «اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي» هم تاكنون روشن نشدهاند. هر چند به طور غير رسمي گفته ميشود «اتحاديه بين المللي ارتباطات دور» از تقسيم مسئوليت برگزاري اين اجلاس عالي با يونسكو خودداري كرده است. عدهاي برعكس معتقدند كه برخي از مسئولان يونسكو، نسبت به نتايج اين اجلاس عالي خوشبين نبودهاند، در حالي كه بسياري از گردانندگان سازمانهاي غير دولتي وابسته به جامعه مدني عقيده راسخ دارند كه مديريت مشترك دو نهاد سازمان ملل متحد در برگزاري اين اجلاس جهاني مي توانست نتايج بسيار سودمندي پديد آورد. عدهاي از كارشناسان سازمان ملل متحد هم معتقدند كه يونسكو ، با توجه به تجربيات طولاني و موثر آن در زمينه اطلاعات و ارتباطات، مي توانست دستآوردهاي مناسبتري براي اجلاس عالي ياد شده فراهم سازد. در صورتي كه «اتحاديه بين المللي ارتباطات دور» غير از تجربه محدود برگزاري اجلاسيههاي دوسالانه كنفرانس نمايندگان تامالاختيار دولتهاي عضو اين اتحاديه، تجربيات ديگري مشابه تجربيات چند دهه اخير يونسكو در زمينههاي مختلف اطلاعات و ارتباطات دارا نبود. همچنين نبايد از نظر دور داشت كه اتحاديه مذكور، سالهاي طولاني در برابر كوششهاي سازمانهاي غيردولتي وابسته به جامعه مدني براي شناسايي رسمي آنها- براساس مقررات مصوب « شوراي اقتصادي و اجتماعي ملل متحد»- جهت مشاركت در اجلاسيهها و گردهماييهاي اين اتحاديه، مخالفت كرده بود. بنابراين، فرصت برگزاري يك «اجلاس جهاني سران درباره اطلاعات و ارتباطات براي توسعه» با مديريت يونسكو، به عللي كه تاكنون افشا نشدهاند، از ميان رفت. در حالي كه انتخاب چنين موضوعي براي اجلاس جهاني مورد نظر ميتوانست تمام طرفهاي علاقهمند به بررسي و ارزيابي نقش اطلاعات و ارتباطات در توسعه كشورها با مشاركت گسترده و فعال نمايندگان جامعه مدني را دور هم گرد آورد. به اين ترتيب، به جاي انتخاب يونسكو براي تدارك اجلاس عالي جهاني مربوط به اطلاعات و ارتباطات در خدمت توسعه، ماموريت خاص «اتحاديه بين المللي ارتباطات دور» در زمينه تكنولوژيهاي نوين اطلاعات و ارتباطات برتري پيدا كرد و مفهوم جديد « اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي» تولد يافت.
اين وبلاگ به منظور تهيه و تدوين مطالب مرتبط با روابط عمومي راه اندازي شده است و اميدوارم مورد استفاده علاقمندان قرار بگيرد.