تأثير گذاري شكل گيري افكار در نظريه حركت مارپيچي سكوت بيش از ساير نظريه ها است. اليزابت نوئل معتقد است كه رسانه هاي همگاني تأثير فوق العاده اي دارد. نوئل نيومن اين بحث را مطرح مي كند كه چنانچه سه مشخصه بارز ارتباط توده يعني (1) رسانه ، (2) «حضور همه جانبه» (3) «هماهنگي» با يكديگر تركيب شوند، قدرت را توليد مي كند كه قادر است بر افكار عمومي اثر بگذارد. منظور از عامل هماهنگي ارايه منسجم از يك واقعه يا موضوعي است كه در باره جزييات و جنبه هاي مختلف آن توسط نامه هاي مختلف، مجلات، شبكه هاي تلويزيوني و ساير رسانه هاي اتفاق نظر وجود داشته و بر انتخاب فردي در رويارويي با نظر، چيره مي شوند. زماني كه همگان درباره يك واقعه به طور مشابه نظر بدهند، ديگري وجود نخواهد داشت. در نتيجه اين تصور حاصل مي شود كه اكثر مردم به واقعه مورد نظر همان گونه مي انديشند كه رسانه ها مطرح ساخته اند.

مردم غالباً به موضوع داغ و مورد بحث همگان علاقمندند كه بدانند نظر ديگران درباره آن واقعه و توزيع اجتماعي اين نظريات چگونه است و درباره آن واقعه چه حدس هايي زده بودند. ابتدا و قبل از هر چيز مردم علاقمندند بدانند كه نظر آنها جزو نظر اكثريت مردم است يا سعي مي كنند دريابند كه تا چه اندازه افكار عمومي در جهت نظر آنها در حال تغيير است. اگر احساس كنند كه جزو اقليت هستند ‌، نظر خود را افشا نمي كنند ،‌ و درباره آن سكوت اختيار مي كنند. هر اندازه مردم بيشتر سكوت كنند و احساس نمايند كه ديدگاه مشخصي هنوز مطرح نشده همچنان به سكوت خود ادامه مي دهند.

از نظر نوئل – نيومن، رسانه هاي همگاني در اين ميان نقش مهمي را بازي مي كنند، زيرا منبعي به شمار مي روند كه مردم براي آگاهي از چگونگي توزيع افكار عمومي به آنها مراجعه مي كنند. از نظر نيومن، رسانه ها بر حركت مارپيچي سكوت، اثر مي گذارند: اول اينكه، رسانه ها با اعلام اين موضوع كه چه بخشي از نظريات افكار عمومي غالب است، حدس  مردم را شكل مي دهند. دوم اينكه، رسانه هاي اين گمان را در مردم تقويت مي كنند كه كدام بخش از افكار عمومي را منتشر كنند بدون اينكه منزوي گردد.

نوئل نيومن معتقد است كه تمايل مردم براي صحبت كردن درباره واقعه اي كه درباره اش تعبيرات گوناگوني بيان مي شود ‌، به مقدار زيادي تحت تأثير تصور و ذهنيتي قرار دارد كه به باور شخص ، ‌همان افكار عمومي غالب است. چنانچه شخص تصور كند كه تعبير او با برداشت افكار عمومي در تعارض است، سكو ت اختيار خواهد كرد. انگيزه شخص براي سكوت ممكن است نتيجه ترسي باشد كه او از منزوي شدن خود دارد.

بايد يادآوري كرد كه در تحقيق نيومن عوامل دمو گرافيك (مانند جنس، سن، سواد و ...)، ميزان آگاهي، ميزان توجه به اطلاعات سياسي در برنامه هاي خبري رسانه ها، و ميزان اطمينان شخص از موضع خويش مورد بررسي قرار نگرفته است. نظر شخص به تنهايي درباره يك موضوع و يا استفاده او از اخبار رسانه ها نمي تواند عامل تعيين كننده باشد. و آنگونه كه خانم نوئل نيومن ادعا مي كند، مردم در مقابل افكار عمومي چندان هم خود را ناتوان احساس نمي كنند، بلكه شرايطي وجود دارد كه شخص مي تواند با حركت مارپيچي سكوت مبارزه كند.