اصول گزارش و مقاله نویسی
گزارش تحقيقي (اجتماعي) (88/1/31)
گزارش
تحقيقي كه اصطلاحاً آن را گزارش اجتماعي هم ميناميم از موثرترين و كارآمدترين
انواع گزارش و در عين حال از دشوارترين و هنرمندانهترين آنهاست. چه، در اين نوع
گزارش بايد تركيبي از هوش و استعداد، آگاهي و اطلاعات، يافتههاي تحقيقي، واقعيتهاي
گاه تلخ و نيشدار، بيان هنرمندانه و جذاب، ذهن نقاد و روشنبين همراه با توصيف و
فضاسازي، تشريح و تجسم، نثر زيبا، ساده، جذاب و روان، وحدت و انسجام ميان موضوعات
فرعي مطرح در گزارش، قدرت تجزيه و تحليل و جمعبندي و تلفيق، استفاده به جا و
مناسب از كليه عناصر دخيل در گزارش عاري از تعصبها و حب و بغضهاي بيجا به كار
گرفته شود تا بتواند يك معضل، مساله يا واقيعت اجتماعي را جراحي كند، انگشت انتقاد
دلسوزانه و خيرخواهانه بر آن بگذارد، درد را بشناسد و بشناساند، اذهان را نسبت به
آن حساس و فعال كند و راه درمان و چاره را نشان دهد، كه اگر چنين شد هم مطبوعات
چهره مردميتري به خود
مي گيرند، هم اعتماد و در نهايت آرامش و اطمينان مردم جلب ميشود و هم كارگزاران
از واقعيت پيرامون خود اطلاع مييابند، اولويتها و نيازها را ميشناسند و در
صورتي كه توانايي و حسن نيت داشته باشند به چارهجويي برميخيزند، و در غير اين
صورت عرصه را بر خود تنگ ميبينند و در نتيجه پيوسته نوعي ساز و كار و خود اصلاحي
را در جامعه پيشه خود قرار ميدهند.
«خاستگاه گزارشهاي اجتماعي، جامعه و مسايل مردم است» ابتكار عمل براي انتخاب موضوع و تعيين اولويتها با توجه به شناخت و اشرافي كه مطبوعات و روزنامهنگاران با تجربه به مسايل اجتماعي و نيازهاي عمومي دارند، در دست آنان است و نيازي به بهانه خبري يا وقوع حتمي رويدادي براي طرح ندارد، گرچه در بسياري مواقع يافتن زمينه يا بهانه خبري ميتواند گزارش را روزآمدتر و تازه تر كند اما مسايل عمده اجتماعي در برهه اي از زمان اولويت هاي خود را به رخ مي كشند و اگر روزنامهنگار حضور واقعي در بطن و متن جامعه خود داشته باشد به خوبي ميتواند اين اولويتها را شناسايي كند و در قالب گزارشهاي اجتماعي به آنها بپردازد.
گزارشهاي اجتماعي از وجهه تحقيقي بسيار عميقتري نسبت به گزارشهاي خبري و ساير انواع گزارشها برخوردارند، آمار و ارقام پرورده شده و قابل نتيجهگيري، اطلاعات حاصل از تحقيقات وسيع و پيچيده گزارشگر، بيان و افشاي حقايقي تازه كه دسترسي به آنها نياز به تلاش و تكاپوي بسيار دارد، عينيت و بي طرفي، عدم اعمال گرايشها و سليقههاي شخصي و برخوردار بودن نسبي از ويژگيهاي كار تحقيقاتي از اجزاي لاينفك چنين گزارشهايي هستند.
در گزارشهاي تحقيقي (اجتماعي)، صحت امر تحقيق، پيگيري و سماجت گزارشگر، وجود روحيه كنجكاوي و علاقه به تحقيق و خستگيناپذيري او در استنتاج آماري و توانايي تفسير و تحليل آمارهاي جمعآوري شده و ارايه آنها به صورت كاربردي و ملموس (براي خواننده) اهميت بسياري دارد. بنابراين قدرت فهم و درك آماري و استفاده هنرمندانه و معقول از آمار و ارقام در اين گزارشها از ضرورتهاي انكارناپذير است.
نتايج تحقيق در اين گزارشها بايد تا حد امكان دقيق، عيني و قابل اطمينان باشد به طوري كه مخاطب بتواند تا آنجا به واقعيتهاي ارايه شده در گزارش اعتماد كند كه آنها را ضميمه تجربهها و يافتههاي پيشين خود نمايد. يعني، كه نتايج تحقيق را آنچنان تلقي كند كه انگار خود دست به بررسي، مشاهده و تجربه زده و آن را كسب كرده است.
گرچه اين گزارشها به تمامي از اصول تحقيقات علمي تبعيت نميكنند اما بايد كاملاً عيني واقعبينانه و محققانه تهيه شوند . به همين دليل بسياري از اوقات، وقت و زمان زياد صرفه تهيه آنها ميشود، اما يكي از اصليترين نيازهاي اجتماعي در مطبوعات جهان سوم و از جمله كشور ماست. بررسي و تحقيق درباره فسادها و سوء استفادههاي مالي در نظام ديوانسالاري، طرح مسايل و مشكلات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و ارايه راهحل براي آنها از جمله موارد كاربرد اين گزارشهاست.
به عنوان نمونه شناسايي و افشاي عملكرد شركتهاي مخرب مضاربهاي را ميتوان مطرح كرد كه چون موريانه به جان اقتصاد كشور افتاده بودند و در حال مختلساختن نظام كار و توليد و اشتغال و تخريب پايههاي اقتصادي بودند و فرهنگ دلالي و احتكار و خريد و فروشهاي تورمزا و انحصاري را دامن ميزدند. اين افشاگري براي نخستين بار در قالب گزارشهاي تحقيقي صورت گرفت و با گزارشهاي تحقيقي و خبري بعد كه تا فروپاشي اين شبكه مافيايي ادامه يافت به نتيجه رسيد.
گزارش از محل (مونوگرافي)
اين قبيل گزارشها معمولاً با هدف معرفي يك محل يا منطقه، ويژگيهاي اقليمي و جغرافيايي، فرهنگ و سنن و آداب و رسوم آن، نحوه زندگي مردم و نكات برجستهاي درباره منطقه، گذشته و تاريخچه، وضعيت فعلي و ارتباط و پيوند آنها با هم تهيه ميشود. گاه نيز ترسيم فضاي جايي مثل موزه، بناي تاريخي، زيارتگاه، نمايشگاه يا ... مورد نظر است كه از اين طريق خواننده بدون آنكه محل مزبور را ديده باشد ميتواند آن را در ذهن مجسم كند و همراه گزارشگر و پابهپاي او در مشاهدات و تجربياتش شريك شود و سفري ذهني اما ملموس به محل مورد نظر داشته باشد.
در مورد اين نوع گزارشها چند نكته مهم قابل ذكر است:
1.توصيف و فضاسازي و تصويرپردازي براي امكان تجسم بخشيدن به محل مورد نظر در ذهن مخاطب، جاي ويژهاي دارد و مستلزم هنرمنديهاي خاص است.
2. گزارش از محل نبايد به توصيف صرف عناصر فيزيكي، مادي و غيرذيروح محدود شود بلكه شناخت و شناساندن هر محل و منطقه همراه با عناصر ذيروحش معنا و مفهوم پيدا ميكند. اين عناصر مشتمل بر مردمي هستند كه در آنجا كار يا زندگي ميكنند، رفتار و روحيات، اقتصاد و فرهنگ آنان و ارتباطاتشان با هويت منطقه يا محل مورد گزارش، تاريخ گذشته، تاسيسات و مراكز مختلف با واقعيت زندگي و روح جاري در آن، چه در گذشته و چه در زمان حال از عناصري هستند كه در اين نوع گزارش به آنها پرداخته ميشود. بنابراين گزارش از محل فقط به توصيف ساختمان، ظاهر تاسيسات، كوه و دشت و بيابان و... محدود نميشود.
3. ذكر تاريخچه حتيالامكان نبايد در شروع گزارش قرار گيرد زيرا گزارش را به صورت مطلبي كهنه و تاريخي و مرده جلوه ميدهد. بلكه بايد در ارتباط و انسجام با بافت كلي گزارش و در جايي كه روند موضوع و سبك مطلب اقتضا ميكند مطرح شود. البته در گزارشهايي كه به سبك تاريخي (ترتيبي) نوشته ميشوند، گاهي اوقات شروع از گذشته تاريخي يك محل اجتنابناپذير مينمايد اما اگر اين كار گزارش را كهنه و بيروح جلوهگر سازد بهتر است كه گزارش به سبك ديگري تنظيم شود و در پارهاي از گزارشها كه تاريخچه گذشته يك محل يا منطقه بايد در شروع گزارش آورده شود، بهتر است كه اين تاريخچه اولاً بسيار كوتاه ذكر شود و ثانياً خيلي زود و به سرعت يافتهها و كشفيات جديد گزارشگر با تصوير او از وضعيت حال محل تلفيق شود و ارتباط برقرار كند. چنين ارتباطي تقريباً در همه يا اكثريت گزارشهايي كه از يك محل، مركز يا منطقه نوشته ميشوند بايد وجود داشته باشد و خواننده بتواند مدام بين گذشته خاطرهانگيز آن محل با وضعيت فعلي آن ارتباط برقرار كند. به عبارت ديگر، خواننده بايد بتواند در دهليز زمان به جلو و عقب حركت كند و تصوير كامل و زيبايي از منطقه به دست آورد.
4. ذكر مشخصات جغرافيايي محل يا ويژگيهاي فيزيكي آن حتيالامكان نبايد به صورت مستقيم و مشابه متن كتابهاي درسي نوشته شود. اين مشخصات تا حد امكان بايد در لابهلاي توصيفها و تصويرها و اطلاعات ديگري كه گزارشگر در گزارش خود ميآورد به صورت غيرمستقيم و به شكل هنرمندانهاي مطرح شوند.
مثلاً: از نايين كه 250 كيلومتر در جهت شمالشرقي دور شوي و دهها دوراهي و سهراه بيتابلو را پشت سر بگذاري به جندق ميرسي، در حاليكه مدام دلهره داشتهاي كه اگر ماشين از رفتن ماند چه خواهي كرد. در جايي كه توفان شن به فاصله چند ساعت، تپهاي را از زمين ميكند، مسافري را با خاك موميايي ميكند و آباديي را به فراموشگاه تاريخ ميسپارد، تك درختي ميتواند نشان از زندگي باشد حتي بوته خاري يا نهال تاغي ...
5. به طور كلي، گزارش از محل مثل ساير انواع گزارش بايد آنچنان مكاشفهگرانه و همراه با نوآوري و خلاقيت نوشته شود كه حتي اگر كساني قبلاٌ آن محل را يك يا چند بار هم ديدهاند، آنچه در گزارش آمده است، هم از نظر محتوا و هم به لحاظ شكل، برايشان تازگي داشته باشد و حس كنند كه گزارشگر با چشمي ديگر محل را ديده و يا دلي ديگر آن را يافته است.
6. در اين قبيل گزارشها بايد آثار بازديدها، دوندگيها و تلاشهاي گزارشگر، نفسزدنهاي او در راهپلههاي قلعه تاريخي كه در واقع نفسزدن هر بازديدكنندهاي است و خلاصه نتايج تقلا و تكاپوي او، براي خواننده كاملاً محسوس و ملموس باشد. بنابراين اطلاعات آرشيوي كه جمعآوري آنها نيازي به حضور گزارشگر در محل ندارد نبايد در گزارش برجسته و اصل باشد، نبايد خواننده احساس كند كه گزارشگر پشت ميز خود نشسته و گزارش را نوشته و فقط سفري ذهني به منطقه داشته است.
به طور كلي تكنگاريها اگر عميقتر و موشكافانهتر و عالمانهتر، همراه با تجزيه و تحليل دقيق و علمي نوشته شوند، ميتوانند ظرفيتي بيش از يك گزارش مطبوعاتي داشته باشند و در قالب كتابهاي مرجع منتشر شوند.
خارك دُر يتيم خليج فارس، اورازان، يزد شهر بادگيرها و دهها كتاب مشابه ديگر در واقع نوعي گزارش جامع و مبسوط از محل با ويژگيهايي هستند كه در اين مبحث از آنها ياد شد.
اين وبلاگ به منظور تهيه و تدوين مطالب مرتبط با روابط عمومي راه اندازي شده است و اميدوارم مورد استفاده علاقمندان قرار بگيرد.